در یکی از خیابانهای شلوغ شهر، گروهی از نوجوانان با یونیفرم مدرسه در حال قدم زدن هستند. صدای خنده و شوخیشان از دور شنیده میشود. یکی میگوید: «ترند جدید اینستا رو دیدی؟ گنگش خیلی بالا بود!» دیگری میخندد و پاسخ میدهد: «نه بابا، اتفاقاً وایب سوبرها رو میداد!» عابرانی که از کنارشان رد میشوند، با تعجب به آنها نگاه میکنند؛ برخی لبخند میزنند و برخی دیگر سر تکان میدهند. پیرمردی که در حال عبور است، به دوستش میگوید: «اینها اصلاً فارسی حرف میزنند یا زبان دیگری است؟»
این صحنه، شاید برای بسیاری از ما آشنا باشد؛ لحظهای که درهای عمیق در مفاهمه و ارتباط بین خودمان و نسل جدید احساس میکنیم. اما آیا واقعاً این زبان متفاوت، نشانه شکاف نسلی است؟ آیا این تفاوت فقط در ظاهر زبان است یا به لایههای عمیقتری از هویت و فرهنگ این نسل مربوط میشود؟
ایکس، ایگرگ و زد!
اصطلاح «نسل زی یا زد» نخستینبار در ادبیات جامعهشناسی غرب به کار رفت و به متولدان اواخر دهه ۱۹۹۰ تا اوایل دهه ۲۰۱۰ میلادی اطلاق شد. نامگذاری این نسل بهعنوان «زد» در ادامه روندی بود که از نسلهای قبل آغاز شده بود. پیش از نسل زی، نسل «ایکس» (متولدان اواخر دهه ۱۹۶۰ تا اوایل دهه ۱۹۸۰) و نسل «وای» یا همان «هزاره» (متولدان اواسط دهه ۱۹۸۰ تا اواخر دهه ۱۹۹۰) وجود داشتند. هر یک از این نامگذاریها بازتابی از شرایط تاریخی و فرهنگی زمان خود بودند.
نسل ایکس در ایالات متحده بهعنوان نسلی شناخته میشد که پس از دوران انفجار جمعیتی نسل بیبیبومر (متولدان پس از جنگ جهانی دوم) شکل گرفت. این نسل به دلیل ناشناخته و غیرقابل پیشبینی بودنش به «ایکس» نامگذاری شد؛ حرف ایکس که در ریاضیات و علوم نماد چیزهای مجهول است، بازتابی از ویژگی متفاوت و غیرسنتی این نسل بود. این نسل با افزایش فردگرایی، تغییرات فرهنگی دهه ۱۹۷۰، و تحولات اقتصادی دهه ۱۹۸۰ شناخته میشد.
در ادامه، نسل وای پا به عرصه گذاشتند؛ نسلی که با ظهور اینترنت، جهانیشدن، و گسترش ارتباطات دیجیتال شکل گرفت. پس از آن، طبیعی بود که به دنبال ایکس و ایگرگ، نسل زد نامگذاری شود. حرف «زی یا زد»، بهعنوان آخرین حرف الفبای لاتین، نمادی از پایان و آغاز جدید است. نسل زد، نسلی است که از بدو تولد در دنیایی دیجیتال و متصل به اینترنت زندگی کرده است؛ دنیایی که در آن مرزهای سنتی فرهنگی و اجتماعی کمرنگ شدهاند و افراد شهروندان جامعهای مجازی، دیجیتال و فرامرزی هستند.
و ناگهان “ضد” در ایران!
در ایران، مفهوم نسل زد به طور خاص پس از ناآرامیها و وقایع سالهای ۱۳۹۸ و ۱۴۰۱ برجسته شد. در این دوره، نوجوانان و جوانان نقشآفرینی جدیتری در تحولات اجتماعی ایفا کردند که باعث شد توجه فضای نخبگانی و ژورنالیستی به این نسل جلب شود. در تحلیلهای اولیه تمایلی از سوی روشنفکران و برخی مسئولین و تحلیلگران وجود داشت که نسل جدید را منقطع و منفک مخالف ارزشها و آرمانهای نسل قبل نشان دهند و همین تفسیر به سوءتفاهمی زبانی هم دامن زد! در مصاحبهها، سخنرانیها و حتی مقالات و جستارها میان “زد” و “ضد” کژتابی ایجاد شد. بهطوریکه برخی این نسل را به اشتباه “ضد” همه ساختارها تفسیر کردند. این برداشت، نسلی که در واقع هویتی متکثر، متنوع و چندبعدی داشت و تازه در پی ابراز و بیان ارزشها و نظرات خود بود را در نگاه عمومی به شکل گروهی معترض و ساختارشکن نمایان ساخت.
شاید مهمترین دلیل سوءتفاهمها و برداشتهای ناقص، نبود همزبانی و درک مشترک میان نسل جدید و قدیم باشد. زمانی که مفاهمه برقرار نشود، افراد ناگزیر با پیشفرضها، پیشداوریها، سوگیریها و برچسبزنیهای کلیشهای نسل جدید را تحلیل میکنند. چنین رویکردی اغلب به تقلیلگرایی میانجامد و تصویری ناقص از این نسل ارائه میدهد. بنابراین، پیش از هرگونه تحلیل یا تجویز، ضروری است ابتدا دریابیم که این نسل واقعاً چه “میگوید” و چگونه میتوان با زبان و نگاه او ارتباط برقرار کرد.
زبان نسل زد: رمزگشایی از کلمات و فرهنگ
این زبان و گفتمان جدید از چند منظر قابل بررسی است. زبان تنها واژگان نیست؛ بلکه مجموعهای از رمزها، نشانهها، و شیوههای بیانی است که هویت این نسل را شکل میدهد.
۱. مفاهیم قدیمی، اصطلاحات جدید
بخشی از ادبیات فراگیر میان نوجوانها در حقیقت الفاظ جایگزین برای همان اصطلاحاتی است که نسل قبل به کار میبرده است، اما با زبانی نو و خلاقانه بیان میشود. برای مثال:
- سوبر: در زبان انگلیسی به معنای هوشیار یا جدی است، اما در گفتار نسل زی ایرانی به جای کلمه “بچه مثبت” یا “خرخون” استفاده میشود.
- دراما: به جای کلمه “حاشیه” برای توصیف موقعیتهایی پرتنش یا پرماجرا به کار میرود.
- بدفاز شدن: اصطلاحی برای اشاره به دلخوری یا تغییر حالتی ناخوشایند.
- سم و اسید: واژههایی که به جای “خز و خیل” استفاده میشوند و معمولاً برای اشاره به افراد یا رفتارهایی که بیش از حد اغراقآمیز یا ناخوشایند به نظر میرسند، به کار میروند.
این نمونهها نشان میدهند که نسل زی چگونه زبان خود را با بازآفرینی اصطلاحات قدیمی به شکلی تازه و معنادار گسترش داده است.
۲. زیست مجازی، ادبیات واقعی
زیست دیجیتال نسل جدید، ادبیات و واژگان خاصی را به همراه آورده است که در ابتدا اصطلاحات تخصصی مرتبط با فضای مجازی، شبکههای اجتماعی و دنیای بازیهای کامپیوتری بوده است و سپس به مکالمات روزمره نوجوانان راه پیدا کرده است.
برای مثال:
- نوب: اصطلاحی که از دنیای بازیهای ویدیویی آمده و به معنای “تازهکار” است. در ایران، این کلمه گاه بهعنوان یک اصطلاح طنز یا حتی کنایهآمیز برای اشاره به کسی که مهارت کافی ندارد، به کار میرود.
- میم: محتواهای طنزآمیزی که در فضای مجازی دستبهدست میشوند و بهسرعت محبوبیت پیدا میکنند. میمها معمولاً به موضوعات اجتماعی، سیاسی، یا رویدادهای روز واکنش نشان میدهند و در قالب تصاویر، ویدئوهای کوتاه، یا متنهای خلاقانه ارائه میشوند. موقعیت استفاده از این اصطلاح بیشتر در بحثهایی مرتبط با شبکههای اجتماعی و فضای مجازی است، جایی که کاربران با اشتراکگذاری گسترده، آنها را به یک جریان فرهنگی تبدیل میکنند.
- ترند: اصطلاحی که به جریان یا موضوعی اشاره دارد که در یک بازه زمانی کوتاه در شبکههای اجتماعی یا فضای مجازی بسیار مورد توجه قرار میگیرد و محبوب میشود. موقعیت استفاده از این اصطلاح معمولاً برای توصیف موضوعاتی است که افراد بسیاری درباره آن صحبت میکنند یا در آن مشارکت میکنند، مانند یک موضوع خبری، ویدئوی وایرال، یا حتی یک چالش جمعی.
این اصطلاحات نه تنها بازتابدهنده فرهنگ دیجیتالاند، بلکه بهسرعت در میان گروههای مختلف این نسل گسترش مییابند.
3. هویت مدرن، مفاهیم پسا مدرن
زندگی در عصر جدید فرصتی بیسابقه برای شکلگیری نقشها و ارتباطات فردی، اجتماعی، و مجازی فراهم کرده است. این فرصتها، که اغلب پیچیدگیهایی نیز به همراه دارند، زبان و ادبیات تازهای را برای نسل زی ایجاد کردهاند. نسل زی، در واکنش به شرایط پویای زندگی مدرن، اصطلاحاتی را توسعه داده است که بازتابدهنده هویتهای چندلایه و روابط متنوع آنهاست. برای مثال:
- کراش: علاقه عاطفی یا احساسی یکطرفه که غالباً جنبه غیررسمی دارد. این اصطلاح به بخشی از ادبیات عمومی برای بیان احساسات عاشقانه تبدیل شده است که پیشتر شاید تنها در قالب اشعار یا در دل دفتر خاطرات نوجوانان بیان میشد.
- سیچوئیشنشیپ: نوعی رابطه که در مرز میان آشنایی، دوستی و عشق قرار دارد، اما فاقد تعریف روشن و مشخص است. این اصطلاح بهویژه در عصر دیجیتال، که روابط بهشدت سیال و پیچیده شدهاند و دیگر قواعد هنجاری و شرعی و قانونی سابق چندان آن را تنظیم نمیکنند، رواج یافته است.
- فن: اصطلاحی که برای توصیف فردی استفاده میشود که علاقه یا وابستگی شدیدی به یک شخص، گروه، یا محتوای خاص دارد. این واژه از فرهنگ طرفداری و دنیای سرگرمی سرچشمه گرفته است و در میان نسل زی، بهویژه در زمینه موسیقی، سینما، یا حتی محتوای دیجیتال، کاربرد دارد. فنها اغلب خود را بهعنوان بخشی از یک جامعه بزرگتر تعریف میکنند و از طریق شبکههای اجتماعی با دیگر طرفداران تعامل دارند.
- آیدل: به معنای “بت” یا “الگو”، این واژه برای اشاره به چهرههای مشهوری استفاده میشود که در نظر هواداران نماد بیچونوچرای موفقیت، خلاقیت، یا زیبایی هستند. بر خلاف سلبریتیها که انسانهایی با سویههای تاریک و روشن هستند؛ تصویر رسانهای آیدلها چنان مدیریت میشود که گویی هیچ لکه سیاهی در کارنامه ندارند و معصوم هستند.
این اصطلاحات بیانگر آناند که هویت مدرن، با تأثیر از مفاهیم پسا مدرن، زبانی جدید و منعطف را برای توصیف روابط و نقشهای اجتماعی ایجاد کرده است. نسل زی با این زبان، هم به دنبال فهم و تعریف جایگاه خود در جهان است و هم به بازسازی الگوهای سنتی روابط میپردازد.
ریشهیابی تغییرات ادبیات نسل جدید
تحولات زبانی نسل نو را میتوان نتیجهی تعامل عوامل مختلف فرهنگی، اجتماعی، و تکنولوژیک دانست. این تغییرات بازتابدهندهی تحولات عمیقی هستند که در ساختارهای اجتماعی و شرایط زیستی این نسل رخ داده است:
- ۱. زیستِ بومی در دنیای دیجیتال
نسل جدید در محیطی رشد کرده است که اینترنت و شبکههای اجتماعی بخش جداییناپذیر از زندگی روزمرهاند. چنان که مارک پرنسکی آنها را “بومیان دیجیتال” نامیده است. یعنی ما با نوجوانانی طرف هستیم که حتی یک روز هم بدون اینترنت یا گوشی هوشمند زندگی نکردهاند. بنابراین، به واسطهی ارتباط دائمی با رسانهها و پلتفرمهای دیجیتال، اصطلاحاتی را وارد زبان روزمره کرده که بازتابدهنده فرهنگ مجازیاند. اصطلاحاتی نظیر “میم”، “وایرال” و “ترند” نمونههایی از این تأثیر هستند که ریشه در تعاملات دیجیتال و مصرف گسترده محتوای آنلاین دارند.
- ۲. ارتباطات و فرهنگ جهانیشده
جهانیشدن ارتباطات و تأثیر گسترده فرهنگ آمریکایی بر سبک زندگی دنیای مجازی نسل جدید نیز باعث ورود اصطلاحاتی شده است که اغلب لاتین هستند و البته به روابط و موقعیتهایی کاملاً متفاوت از زندگی سنتی و بومی مرتبطاند. واژگانی مانند “کراش” یا “سیچوئیشنشیپ”، “دراما کویین” یا “ردفلگ” که به موقعیتهای خاص و پیچیده در روابط اشاره دارند، نشانههایی از همین موضوع هستند که همگی هم انگلیسی هستند و هم مرتبط با روابط عاطفی و اجتماعی.
- ۳. هویتیابی و تمایز نسلی
این طبیعی است که هر نسل برای ایجاد تمایز با گذشتگان خود به بازیهای زبانی و خلق کلمات جدید روی بیاورد. نسل جدید نیز از زبان بهعنوان ابزاری برای هویتیابی استفاده میکند و این امکان را پیدا میکند که دیدگاهها و تجربیات خود را به شیوهای متمایز بیان کند. این زبان جدید نه تنها به آنها کمک میکند که به سبک زندگی منحصربهفرد خود وفادار بمانند، بلکه باعث میشود تنها افرادی که به فرهنگ و ارزشهای مشترک با آنها نزدیک هستند، این زبان را درک کرده و ارتباطی معنادار برقرار کنند.
- ۴. سرعت و شتاب زندگی مدرن
زندگی مدرن با سرعت بالای تغییرات، به زبانی مختصر و خلاق نیاز دارد. نسل زی برای همراهی با این شتاب، از اصطلاحاتی استفاده میکند که سریعاً مفهوم را منتقل کنند و بافت پیچیدهی زندگی امروزی را منعکس کنند. واژگانی مانند “بدفاز شدن” یا “سم”، بیانگر این نیاز به انتقال سریع و خلاقانه احساسات و موقعیتها هستند.
زبان: بازتاب هویت نسلی در حال تغییر
آنچه در کوچه و خیابان یا در فضای مجازی از نسل جدید میشنویم اولین و سطحیترین دسترسی ما برای ارتباط و درک آنهاست. بنابراین به جای ترس، نفی یا تحقیر لازم است به فهم و تحلیل ادبیات بومیان دیجیتال همت بگاریم. این زبان نه تنها ابزاری برای ارتباط روزمره، بلکه وسیلهای برای بیان هویت، خلق تمایز و درک دنیای پیچیدهای است که با سرعت در حال تغییر است. پس شاید دفعه بعدی که با جمعی از نوجوانها روبرو شدیم بد نباشد که بهشان بگوییم: «گَنگتون خیلی بالاست!». این گونه متوجه میشوند که ما آنقدرها هم «سوبر» نیستیم!